آیا لقمة حرام مى تواند در بزهکارى هاى سنگین فرزندان تأثیر گذار ب

یکى از خدمات بزرگ پیامبران الهى خصوصاً پیامبر گرامى اسلام(ص) و أئمة معصومین(ع)، راهنماى بشر در مواد غذایى بود. پیشوایان مذهبى از دیر زمان مأکولات را به ناپاک و پاک تقسیم کردند. نه تنها غذا روى جسم و بدن آثار خوب و بدى دارد بلکه از نظر معنوى و اخلاقى در روان بشر و فرزندان نیز آثار مطلوب یا نامطلوبى مى گذارد. این أمر مورد قبول دانشمندان امروز است و در تعالیم اسلام به آن تصریح شده است. قرآن کریم مى فرماید: «فلینظر الانسان إلى طعامه؛14 انسان باید به غذاى خویش (و آفرینش آن) بنگرد». مراد از غذا در این آیه مراد نباتیست که انسان از آن تغذیه مى کند، زیرا در آیات بعد، خداوند دربارة ریزش باران و روییدن گیاه و رشد درختان میوه دار سخن مى گوید. امّا در بعضى روایات و در مواردى در لسان ائمه(ع)، تعالیم معنوى به غذا تعبیر شده و فرا گرفتن علم را تغذیة جان بشر دانسته اند.
از جهاتى مى توان غذاى جسم و جان را با یکدیگر سنجید و از این تشبیه، استفاده هاى متعدّدى کرد که به دو نمونه اشاره مى کنیم: یکى سلامت و پاکى غذا، دیگرى جامع و کامل بودن غذا
.
در روایتى امام رضا(ع) فرمود: «انّ الله تبارک و تعالى لم یبح اکلاً ولا شرباً إلاّ لما فیه المنفعة و الصّلاح و لم یحرّم إلاّ مافیه الضّرر والتّلف و الفساد؛15 خداوند هیچ اکل و شربى را حلال نکرد مگر آن که نفع و صلاح بشر در آن بوده و هیچ یک را حرام ننموده مگر آنکه مایة زیان و مرگ و فساد است
».
نظر واقع بین اولیاى اسلام(ع) به تمام منافع و مضار جسمى و روانى خوردنیها و آشامیدنى ها بوده است و در بعضى موارد با یادآورى مفاسدجسمانى لقمه هاى حرام، به ضررهاى معنوى و روانى آن نیز تصریح فرموده اند
.
به عنوان مثال، امام رضا(ع) دربارة علّت حرمت خون، پس از بیان اختلالات بدنی، فرمود: «خون خوردن، آدمى را بد خُلق مى کند، قساوت قلب مى آورد، عطوفت و مهربانى را کم مى کند تا جایى که خونخوار چنان خطرناک و ناامن مى شود که ممکن است فرزند خود را بکشد یا دستش به خون پدر آلوده گردد».16

امام باقر(ع) دربارة علّت حرمت شراب مى فرماید: «دائم الخمر مانند بت پرست است. کسى که به به طور مداوم میگسارى کند مبتلا به رعشه مى شود و سجایاى اخلاقى و مردانگى اش نابود مى گردد. شراب چنان آدمى را در گناه جسور مى کند که از خونریزى و زنا باک ندارد».17
براى روشن شدن مطلب، دربارة لقمة حرام، به یک داستان تاریخی، اشاره مى کنیم:
شریک بن عبدالله نخعى – از فقهاى معروف قرن دوم هجرى – به علم و تقوا معروف بود. مهدى بن منصور، خلیفة عباسى علاقة فراوان دسات که منصب «قضا» را به او واگذار کند ولى «شریک بن عبدالله» براى آن که خود را دستگاه ظلم دور نگه دارد، زیر بار نمى رفت. خلیفه نیر علاقمند بود که «شریک» را معلّم خصوصى فرزندان خود قرار دهد تا به آن ها علم حدیث بیآموزد. «شریک» این کار را نیز قبول نمى کرد به زندگى آزاد و فقیرانه اى که داشت، قانع بود
.
روزى خلیفه او را طلبید و به او گفت: «باید امروز یکى از این سه کار را قبول کنی: یا عهده دار منصب «قضا» بشوی، یا کار تعلیم و تربیت فرزندان مرا قبول کنی، یا آن که همین امروز ناهار با ما باشى و بر سر سفرة ما بنشینی
».
شریک با خود فکرى کرد و گفت: حالا که اجبار است، البته از این سه کار، سومى آسانتر است
.
خلیفه به آشپزخانه دستور داد که امروز لذیذترین غذاها را براى شریک بن عبدالله تهیه کن. غذاهاى رنگارنگ از مغر استخوان آمیخته به نبات و عسل تهیّه کردند و سر سفره آوردند. شریک که تا آن وقت همچون غذایى نخورده و ندیده بود، با اشتهاى کامل خورد. یکى آهسته، بیخ گوش خلیف گفت: به خدا قسم! دیگر این مرد روى رستگارى را نخواهد دید. طولى نکشید که دیدند شریک هم عهده دار تعلیم فرزندان خلیفه شد و هم منصب قضاوت را قبول کرد و برایش از بین المال مقرّرى معیّن شد
.
روزى با متصّدى پرداخت حقوق حرفش شد. متصّدى به او گفت: تو که گندم به ما نفروخته ای، این قدر سماجت مى کنی! شریک گفت: چیزى از گندم بهتر به شما فروخته ام. من دین خود را فروخته ام!18

با خوردن یک وعده غذا، بزرگانى دین خود را از دست داده اند. حال چه رسد به انسان هاى عادّى و معمولى همانند ما! با خوردن لقمه اى حرام، در دین و نسل و فرزندان مان اثر منفى و غیر قابل جبرانى به بار خواهد آورد
.
6
میزان الحکمه، ج1، ص 453، الجهاد الاکبر، حدیث 2745
.
7
همان حدیث 2746
.
8
همان، حدیث 2747
.
9
همان، حدیث 2748
.
10
همان، ص 454، حدیث 2758
.
11
همان، ص 455، حدیث 2766
.
12
همان، حدیث 2768
.
13
همان، حدیث 2770
.
14
عبس (80) آیة‌24
.
15
مستدرک الوسائل، ج 3، ص 71 به نقل از گفتار فلسفى (کودک از نظر وراثت) ج 1، ص 240
.
16
بحارالانوار، ج 62، ص 135
.
17
همان
.
18
شهید مطهّری، داستان راستان، ج 1، ص 102 – 104 به نقل از مروج الذّهب مسعودی،‌ ج 2، حالات مهدى عبّاسی
.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد