در عصر تکنولوژى چه نیازى به تهذیب است؟

 الکسیس کارل در کتاب »راه و رسم زندگى« با استدلال متین پاسخ سؤال مذکور را داده، مى‏گوید: تمدن جدید مغز را کاملاً تقویت کرده است و پیشرفت‏هاى علمى و صنعتى، نتیجه آن است، ولى قلب را که از نیرومند ساختنش، اخلاق و مذهب پایدار مى‏گردد، رها کرده، بلکه آن را تضعیف نموده است.(1)
تمام تلاش‏هاى علمى و عملى انسان براى رسیدن به سعادت و خوشبختى است. انسان هر طرح و اندیشه‏اى براى مصداق در سعادت را داشته باشد، نیاز اصلى براى دستیابى به آن، امنیّت اجتماعى و آرامش روحى است. تا امنیت و آرامش نباشد، نه نیل به اهداف معنوى ممکن است و نه دسترسى به مقاصد مادى.
به بیان دیگر: اگر علم با تزکیه و تهذیب نفس همراه نباشد، نه تنها براى بشریت امنیت و آرامش روانى و خوشبختى ایجاد نمى‏شود، نیز موجب رفع فقر و تبعیض و ظلم و جنایت نمى‏گردد، بلکه باعث افزایش آن مى‏شود. مشاهده مى‏کنید که بشر در هیچ دوره‏اى به اندازه امروز در علوم و فنون و صنایع پیشرفت نداشته، از طرفى، هیچ گاه به اندازه زمان ما گرفتار فساد و جنایت و بدبختى و بى رحمى نبوده است. در حقیقت باید گفت علم و هنر، عجز و ناتوانى خود را از اصلاح حال بشر عملاً اعلام کرده است و جز بازگشت به دین و تهذیب نفس، راهى امید بخش وجود ندارد.(2)
قرآن کریم نیز بر این نکته تأکید دارد که: آرامش دل‏ها و امنیت فردى و اجتماعى تنها با ذکر و یاد (قولى و عملى) خدا تحقق مى‏یابد.(3)
آرتور کستلر، پس از بیان تکامل علم و عقل بشر در دو قرن 19 و 20 و تنزل سریع و سرسام آور سجایا و اخلاق انسانى مى‏نویسد: بحران عصر ما ناشى از این است که علم جاى مذهب را گرفته و قادر به انجام تمام وظایف نیست.(4)
نیاز انسان جدید به آموزش‏هاى اخلاقى نه تنها کم‏تر از انسان اعصار و قرون گذشته نیست، بلکه بیش‏تر و عمیق‏تر است. در زمان‏هاى گذشته آدمى از امکاناتى که امروزه در اختیار دارد، بى بهره بود، از این رو در صورت سقوط و تباهى، دامنه تأثیرش محدود بود اما امکاناتى از قبیل دسترسى به وسایل ارتباط جمعى، ماهواره‏ها، تکنولوژى، سلاح‏هاى پیشرفته و مخرّب سبب شده است که تباهى آدمى دامنه‏اى نامحدود پیدا کند. همچنان که قدرت و امکانات او در جهت گسترش فساد اخلاق بیشتر شده، قدرت روحى و اخلاقى او جهت مهار نفس باید افزون‏تر شود، از این رو نیاز جهان معاصر به اخلاق، یک نیاز حیاتى و درجه اوّل است.(5)
بر اساس همین نیاز است که اخیراً تلاش هایى از سوى یونسکو و کشورهاى عضو در جهت همراه ساختن آموزش‏هاى اخلاقى با آموزش‏هاى علمى صورت گرفته است.(6)
خودخواهى که سرچشمه انحطاط بشرى و رذایل اخلاقى است و به صورت‏هاى مختلف ظهور و بروز دارد، در همه زمان‏ها و از جمله عصر تکنولوژى و صنعت با اوضاع گوناگون همواره انسان را تهدید مى‏کند. اگر انسان از سیطره خودخواهى رها نشود، عقل و علم را به کار مى‏گیرد و از علم و هوش و ذکاوت جهت منافع شخصى و پایمال کردن حقوق دیگران استفاده مى‏کند.
اى بسا علم و ذکاوت و فطن
گشته رهرو را چو غول راهزن
تهذیب نفس جز این نیست که انسان، خود را از اسارت خودخواهى و خواهش‏هاى نفسانى رها سازد و غرائز درونى را کنترل نماید. بر این اساس قرآن مجید پس از یازده سوگند تأکید مى‏کند: »رستگار کسى است که روحش را از آلودگى‏هاى اخلاقى پاک نماید و بدبخت کسى است که آن را آلوده سازد«.(7)
پى نوشت‏ها:
1. محمد تقى شریعتى، فایده و لزوم دین، ص۱۰
2. جهت آگاهى بیشتر به کتاب ارزشمند »فایده و لزوم دین« تألیف محمد تقى شریعتى مراجعه شود.
3. رعد(۱۳)آیه ۲۸.
4. فایده و لزوم دین، ص۱۱.
5. محمد على سادات، اخلاق اسلامى، ص 13.
6. همان.
7. شمس (91) آیه 9.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد